انسل آدامز / Ansel Adams

انسل آدامز / Ansel Adams

معرفی

نام هنرمند: انسل آدامز / Ansel Adams

دسته بندی: ,

تولد:1902

مرگ:1984

ملیت:آمریکایی:American

جنبش:naturalism:طبیعت گرایی

انسل آدامز که بود؟

انسل آدامز به عنوان عکاس غرب آمریکا، به ویژه پارک ملی یوسمیتی، با استفاده از کار خود برای ترویج حفاظت از مناطق بیابانی به شهرت رسید. تصاویر سیاه و سفید نمادین او به تثبیت عکاسی در میان هنرهای زیبا کمک کرد.

اوایل زندگی

انسل آدامز در 20 فوریه 1902 در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا به دنیا آمد. خانواده او از نیوانگلند به کالیفرنیا آمدند و در اوایل دهه 1700 از ایرلند مهاجرت کردند. پدربزرگ او یک تجارت چوب پر رونق را تأسیس کرد که در نهایت پدر آدامز به ارث رسید. بعداً در زندگی، آدامز آن صنعت را به دلیل تخریب جنگل های سرخ چوب محکوم کرد.

آدامز در کودکی در زلزله سال 1906 سانفرانسیسکو مجروح شد که پس لرزه او را به دیوار باغ پرتاب کرد. بینی شکسته او هرگز به درستی تنظیم نشد و تا آخر عمر کج ماند.

آدامز کودکی بیش فعال و بیمار بود که دوستان کمی داشت. او که به دلیل رفتار بد از چندین مدرسه اخراج شد، از سن 12 سالگی توسط معلمان خصوصی و اعضای خانواده اش آموزش دید.

انسل آدامز به خود پیانو یاد داد که به علاقه اولیه او تبدیل شد. در سال 1916، پس از سفر به پارک ملی یوسمیتی، او همچنین شروع به آزمایش عکاسی کرد. او تکنیک های تاریکخانه را یاد گرفت و مجلات عکاسی خواند، در جلسات باشگاه دوربین شرکت کرد و به نمایشگاه های عکاسی و هنری رفت. او عکس های اولیه خود را در استودیوی Best در Yosemite Valley توسعه داد و فروخت.

در سال 1928، آدامز با ویرجینیا بست، دختر صاحب استودیو Best ازدواج کرد. ویرجینیا پس از مرگ پدر هنرمندش در سال 1935، استودیو را از پدر هنرمندش به ارث برد و خانواده آدامز تا سال 1971 به فعالیت استودیو ادامه دادند.

محصولات

مجموعه آثار عکاسی جهان

 

حرفه آنسل آدامز

پیشرفت حرفه‌ای آدامز پس از انتشار اولین نمونه کار او به نام Parmelian Prints of the High Sierras که شامل تصویر معروف او «مونولیت، چهره نیمه گنبد» نیز می شد، بود. این نمونه کارها موفقیت آمیز بود و منجر به تعدادی از تکالیف تجاری شد.

بین سالهای 1929 و 1942، کار و شهرت آدامز توسعه یافت. آدامز کارنامه خود را گسترش داد و بر نماهای نزدیک و همچنین فرم های بزرگ تمرکز کرد، از کوه تا کارخانه. او مدتی را در نیومکزیکو با هنرمندانی از جمله آلفرد استیگلیتز، جورجیا اوکیف و پل استرند گذراند. او شروع به انتشار مقالات و کتاب های آموزشی در زمینه عکاسی کرد.

در این دوره، آدامز به عکاسان دوروتیالانگ و واکر ایوانز در تعهدشان برای تأثیرگذاری بر تغییرات اجتماعی و سیاسی از طریق هنر پیوست. اولین دلیل آدامز حفاظت از مناطق بیابانی از جمله یوسمیتی بود. پس از اسارت ژاپنی‌ها در طول جنگ جهانی دوم ، آدامز از زندگی در اردوگاه‌ها برای یک مقاله عکس درباره بی‌عدالتی زمان جنگ عکاسی کرد.

چند هفته قبل از حمله به پرل هاربر در سال 1941، آدامز صحنه ای از طلوع ماه بر فراز یک روستا را به تصویر کشید. آدامز این تصویر را – با عنوان “طلوع ماه، هرناندز، نیومکزیکو” – در طی نزدیک به چهار دهه دوباره تفسیر کرد و بیش از هزار چاپ منحصر به فرد ساخت که به او کمک کرد تا به ثبات مالی دست یابد.

 

مرگ انسل آدامز

در دهه 1960، قدردانی از عکاسی به عنوان یک شکل هنری تا جایی گسترش یافت که تصاویر آدامز در گالری ها و موزه های بزرگ به نمایش درآمد. در سال 1974، موزه هنر متروپولیتن در نیویورک میزبان یک نمایشگاه گذشته نگر بود. آدامز بیشتر دهه 1970 را صرف چاپ نگاتیو کرد تا بتواند تقاضای آثار نمادین خود را برآورده کند. آدامز دچار حمله قلبی شد و در 22 آوریل 1984 در بیمارستان اجتماعی شبه جزیره مونتری در مونتری کالیفرنیا در سن 82 سالگی درگذشت.

1902

انسل آدامز در 20 فوریه در سانفرانسیسکو متولد شد و تنها فرزند اولیو و چارلز بود.

1906

انسل جوان در 4 سالگی در طی یک پس لرزه زلزله سانفرانسیسکو به زمین پرتاب شد و بینی او شکست و زخمی شد

1907

ثروت خانوادگی از دست رفت، علیرغم تلاش های چارلز آدامز تا پایان عمر، هرگز بازیابی نشد.

1914

در سن 12 سالگی نواختن پیانو را یاد می گیرد، والدین دروس را ترتیب می دهند.

1915

از مدرسه اخراج شد و توسط والدین، معلمان یا خودش آموزش دید.

1917

کار پاره وقت در کسب و کار عکاسی فرانک دیتمن را آغاز کرد.

1919

به باشگاه سیرا پیوست و "نگهبان" لژ یادبود باشگاه سیرا در دره یوسمیتی شد، موقعیتی که به مدت چهار سال ادامه دارد.

1922

اولین عکس ها و نوشته هایش در "بولتن" باشگاه سیرا منتشر شد.

1925

یک پیانوی بزرگ را می خرد.

با ادوارد وستون عکاس آشنا می شود.

1928

در ژانویه با ویرجینیا بست (Virginia Best) ازدواج کرد.

عکاس رسمی باشگاه سیرا می شود.

1930

آدامز اولین کتاب خود را در سال 1930 پس از پنج سفر به نیومکزیکو، Taos Pueblo منتشر کرد.

با پاول استرند (Paul Strand) عکاس معروف در تائوس ملاقات می‌کند، این آشنایی باعث می شود حرفه ی عکاسی را بجای موسیقی انتخاب کند .

شروع به عکاسی تجاری می کند.

1932

گروه عکاسی f/64 را با ویلارد ون دایک (Willard Van Dyke ) ، ایموژن کانینگهام (Imogen Cunningham ) ، ادوارد وستون (Edward Weston )، هنری سوئیفت (Henry Swift ) ، سونیا نوسکویاک (Sonya Noskowiak) و جان پل ادواردز (Jon Paul Edwards ) تشکیل داد.

1933

برای ملاقات با عکاسی به نام آلفرد استیگلیتز (Alfred Stieglitz) که آدامز او را بسیار تحسین می کرد به نیویورک سفر کرد.

اولین نمایشگاه نیویورک.

افتتاح یک گالری در سانفرانسیسکو، "گالری آنسل آدامز"

1934

به عضویت هیئت مدیره باشگاه سیرا انتخاب شد.

1935

اولین کتابش در مورد تسلط بر تکنیک عکاسی، ساختن یک عکس منتشر شد.

دخترش به دنیا آمد.

1936

با کمک آلفرد استیگلیتز در نیویورک یک نمایش انفرادی برگزار کرد.

آتش سوزی در تاریکخانه 20 درصد نگاتیوهای او (5000 نگاتیو )را نابود کرد.

1940

در اولین کارگاه یوسمیتی، انجمن عکاسی ایالات متحده، در یوسمیتی را با ادوارد وستون تدریس می کند.

1941

سیستم عکاسی منطقه ای را توسعه داد، تکنیکی که شامل نوردهی و توسعه ابعاد نگاتیو است.

1944

در موزه هنر مدرن سخنرانی می کند و دوره هایی را تدریس می کند.

1946

در ایجاد دپارتمان عکاسی در دانشکده هنرهای زیبای کالیفرنیا (بعدها موسسه هنر سانفرانسیسکو) در آن زمان یکی از اولین ها در نوع خود بود.

مجموعه عکس I: Camera and Lens and 2: The Negative را منتشر می کند.

1949

مشاور شرکت پولاروید شد.

1953

با Dorothea Lange در کمیسیون مجله Life برای یک مقاله عکس درباره مورمون ها در یوتا همکاری می کند.

1960

انتشار: "Yosemite Valley"

1965

به کارگروه محیط زیست پرزیدنت جانسون استخدام شد.

1966

به عنوان "همکار آکادمی هنر و علوم آمریکا" انتخاب شد.

1967

تأثیرگذار در بنیاد "دوستان عکاسی" رئیس این نهاد شد.

1975

به یافتن "مرکز عکاسی خلاق" در دانشگاه آریزونا کمک کرد. آرشیو آدامز در آنجا تأسیس شد.

1979

کتاب "یوسمیت و محدوده نور" منتشر شد که قرار بود بیش از دویست هزار نسخه بفروشد.

مدال آزادی ریاست جمهوری از رئیس جمهور کارتر اعطا شد.

1982

در جشن تولد هشتاد سالگی، نشان "شوالیه درجه هنر و ادب"، بالاترین جایزه فرهنگی که توسط دولت فرانسه به یک خارجی داده می شود، اهدا شد.

1984

در 22 آوریل 1984 در سن 82 سالگی درگذشت.

یک عکس خوب نتیجه  این است که بدانید کجا باید بایستید.

.A good photograph is knowing where to stand


دوازده عکس مهم در هر سال محصول خوبی است.

.Twelve significant photographs in any one year is a good crop

 

وقتی کلمات مبهم می شوند، با عکس ها تمرکز خواهم کرد. وقتی تصاویر ناکافی می شوند، به سکوت بسنده می کنم.

When words become unclear, I shall focus with photographs. When images become inadequate, I shall be content with silence


یک عکس واقعی نیازی به توضیح ندارد و نمی‌توان آن را در کلمات گنجاند.

.A true photograph need not be explained, nor can it be contained in words


گاهی اوقات درست زمانی به مکان‌هایی می‌رسم که خدا آماده است یک نفردکمه شاتررا فشار دهد.

.Sometimes I do get to places just when God’s ready to have somebody click the shutter


در چشم ذهنم، تجسم می کنم که چگونه یک منظره و احساس خاص روی یک چاپ ظاهر می شود. اگر من را هیجان زده کند، شانس خوبی وجود دارد که یک عکس خوب بسازد. این یک حس شهودی است، توانایی ناشی از تمرین زیاد است.

In my mind’s eye, I visualize how a particular… sight and feeling will appear on a print. If it excites me, there is a good chance it will make a good photograph. It is an intuitive sense, an ability that comes from a lot of practice


هیچ قانونی برای عکس های خوب وجود ندارد، فقط عکس های خوب وجود دارد.

.There are no rules for good photographs, there are only good photograph


برخی از عکاسان واقعیت را می گیرند و تسلط فکر و روح خود را تحمیل می کنند. دیگران با مهربانی بیشتر در برابر واقعیت قرار می گیرند و عکس برای آنها ابزار عشق و مکاشفه است.

Some photographers take reality… and impose the domination of their own thought and spirit. Others come before reality more tenderly and a photograph to them is an instrument of love and revelation


دنیایی از تجربه فراتر از دنیای انسان مهاجم، فراتر از تاریخ و فراتر از علم وجود دارد. تعریف حالات و کیفیات طبیعت و مکاشفات هنر بزرگ به همان اندازه دشوار است. ما فقط می توانیم آنها را در اعماق روح خود درک کنیم.

There are worlds of experience beyond the world of the aggressive man, beyond history, and beyond science. The moods and qualities of nature and the revelations of great art are equally difficult to define; we can grasp them only in the depths of our perceptive spirit


تنها چیزهایی که در زندگی من با این جهان بزرگ سازگار است، کارهای خلاقانه روح انسان است.

The only things in my life that compatibly exists with this grand universe are the creative works of the human spirit


عکاسی واقعی و موثر یعنی دیدن زیر سطوح و ثبت کیفیت های طبیعت و انسانیت که در همه چیز زنده یا نهفته هستند. .

To photograph truthfully and effectively is to see beneath the surfaces and record the qualities of nature and humanity which live or are latent in all things


شما عکس نمی گیرید، شما آن را می سازید.

.You don’t take a photograph, you make it


همیشه در هر تصویر دو نفر حضور دارند: عکاس و بیننده.

.There are always two people in every picture: the photographer and the viewer


عکاسی چیزی بیش از یک وسیله برای انتقال واقعی ایده هاست. این یک هنر خلاقانه است.

.Photography is more than a medium for factual communication of ideas. It is a creative art


یک عکس عالی، عکسی است که به طور کامل احساسات فرد را، در عمیق‌ترین معنا، درباره چیزی که از آن عکس می‌گیرد، بیان می‌کند. .

A great photograph is one that fully expresses what one feels, in the deepest sense, about what is being  photographed


میلیون ها انسان برای جنگیدن، ساختن قصرها و مرزها، شکل دادن به سرنوشت و جوامع زندگی کرده اند. اما نیروی قانع کننده همه زمان ها نیروی اصالت و آفرینش بوده است که عمیقاً بر ریشه های روح انسان تأثیر می گذارد.

Millions of men have lived to fight, build palaces and boundaries, shape destinies and societies; but the compelling force of all times has been the force of originality and creation profoundly affecting the roots of human spirit


همه به نقاشی ها اعتماد ندارند، اما مردم به عکس ها اعتماد دارند.

.Not everybody trusts paintings but people believe photographs


قصد من ارائه – از طریق عکاسی – مشاهدات شهودی از جهان طبیعی است که ممکن است برای تماشاگران معنی داشته باشد.

It is my intention to present – through the medium of photography – intuitive observations of the natural world which may have meaning to the spectators


عکاسی به عنوان وسیله ای قدرتمند برای بیان و ارتباطات، تنوع بی نهایتی از درک، تفسیر و اجرا را ارائه می دهد.

Photography, as a powerful medium of expression and communications, offers an infinite variety of perception, interpretation and execution.


سعی کردم هر دو هنر را زنده نگه دارم، اما دوربین پیروز شد. من متوجه شدم که در حالی که دوربین روح را بیان نمی کند، شاید یک عکس بتواند!

I tried to keep both arts alive, but the camera won. I found that while the camera does not express the soul, perhaps a photograph can!


طفره رفتن و سوزاندن گام هایی برای مراقبت از اشتباهاتی است که خداوند در برقراری روابط تنش مرتکب شده است.

.Dodging and burning are steps to take care of mistakes God made in establishing tonal relationships


هیچ مردی حق ندارد دیکته کند که دیگران چه چیزی را درک کنند، خلق کنند یا تولید کنند، اما همه باید تشویق شوند تا خود، ادراکات و عواطفشان را آشکار کنند و در روحیه خلاق اعتماد به نفس ایجاد کنند. .

No man has the right to dictate what other men should perceive, create or produce, but all should be encouraged to reveal themselves, their perceptions and emotions, and to build confidence in the creative spirit


ما باید به یاد داشته باشیم که یک عکس می تواند به همان اندازه که ما در آن قرار داده ایم، نگه دارد و هیچ کس تا به حال به امکانات کامل رسانه نزدیک نشده است.

We must remember that a photograph can hold just as much as we put into it, and no one has ever approached the full possibilities of the medium


هیچ چیز بدتر از یک تصویر واضح از یک مفهوم فازی نیست.

.There is nothing worse than a sharp image of a fuzzy concept


این وحشتناک است که ما باید با دولت خودمان برای نجات محیط زیست بجنگیم.

.It is horrifying that we have to fight our own government to save the environment


نگاتیو معادل امتیاز آهنگساز است و پرینت اجرا است.

.The negative is the equivalent of the composer’s score, and the print the performance


با خرد جمع آوری شده در طول زمان دریافته ام که هر تجربه نوعی اکتشاف است.

.In wisdom gathered over time I have found that every experience is a form of exploration


دره یوسمیتی، برای من، همیشه طلوع خورشید است، درخشش شگفتی سبز و طلایی در ساختمانی وسیع از سنگ و فضا.

Yosemite Valley, to me, is always a sunrise, a glitter of green and golden wonder in a vast edifice of stone and space


معمولاً به یک عکس نگاه می شود – به ندرت دیده می شود.

.A photograph is usually looked at – seldom looked into


عکاسی منظره بهترین آزمون عکاس است – و اغلب ناامیدیبه همراه دارد.

.Landscape photography is the supreme test of the photographer – and often the supreme disappointment


وقتی آماده ساختن یک عکس هستم، فکر می‌کنم کاملاً آشکارا چیزی را در ذهنم می‌بینم که به معنای واقعی کلمه وجود ندارد. من به چیزی علاقه مند هستم که از درون ساخته شده باشد، نه اینکه فقط از بیرون استخراج شود.

When I’m ready to make a photograph, I think I quite obviously see in my minds eye something that is not literally there in the true meaning of the word. I’m interested in something which is built up from within, rather than just extracted from without


اسطوره ها و عقاید مبارزاتی قهرمانانه برای درک حقیقت در جهان هستند.

.Myths and creeds are heroic struggles to comprehend the truth in the worl


این مردم دوباره در چاپ زندگی می‌کنند به همان شدتی که تصاویرشان در بشقاب‌های خشک قدیمی شصت سال پیش ثبت شد… من در کوچه‌هایشان قدم می‌زنم، در اتاق‌ها و آلونک‌ها و کارگاه‌هایشان ایستاده‌ام و به درون و بیرون پنجره‌هایشان نگاه می‌کنم. هر کسی که به نوبه خود به نظر می رسد از من آگاه است.

These people live again in print as intensely as when their images were captured on old dry plates of sixty years ago… I am walking in their alleys, standing in their rooms and sheds and workshops, looking in and out of their windows. Any they in turn seem to be aware of me


 

دیگر هنرمندان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *