سالوادور دالی / Salvador Dali

امضا سالوادور دالی

سالوادور دالی / Salvador Dali

معرفی

نام هنرمند: سالوادور دالی / Salvador Dali

دسته بندی: ,

تولد:1904

مرگ:1989

ملیت:اسپانیایی:Spanish

جنبش:Surrealism:سورئالیسم

مختصری درمورد سالوادور دالی

سالوادور دالی سال 1904در فیگورس اسپانیا به دنیا آمد و حتی از سنین بسیار جوانی قرار بود به یکی از پرکارترین هنرمندان تمام دوران تبدیل شود. تصاویر چشمگیر و تا حدودی عجیبی که در نقاشی های او به تصویر کشیده شده است، نام او را در جنبش سوررئالیستی تثبیت کرد و آثار هنری او هنوز توسط بسیاری از منتقدان هنری تحسین شده تا به امروز مورد احترام است. ماهیت جاه طلب او تضمین کرد که مهارت های فنی ظریف او به تعداد زیادی از رسانه ها گسترش می یابد، زیرا او با موفقیت مجموعه ای از مجسمه ها را تولید کرد. حتی تعدادی فیلم بود که او با همکاری صاحب نظران آن حوزه تولید کرد. می توان مقایسه آشکاری با استادان رنسانس داشت که تعدادی رشته های مختلف را نیز در پیش گرفتند و به نوعی توانستند در هر یک از آنها تأثیر بگذارند.

 

سالهای اولیه

سالوادور دالی دوران کودکی خود را بین Figueres و خانه تابستانی خانوادگی در دهکده ماهیگیری ساحلی Cadaques گذراند که هر دوی آنها در آثار هنری او برجسته بودند. برادر او که نه ماه قبل از تولد دالی بر اثر التهاب معده و روده درگذشت و سالوادور نیز نام داشت، در نقاشی‌های او نیز حضور داشت. دالی ادعا کرد که وقتی پنج ساله بود، والدینش او را به قبر برادرش بردند و به او گفتند که او تناسخ برادرش است. پدر و مادرش استعداد او را تشویق کردند و حتی اولین استودیوی هنری خود را در Cadaques برای او ساختند که در آن زمان زیادی را صرف ساختن نقاشی های زغال کرد. او در Colegie de Hermanos Maristas و Instituto در Figueres حضور یافت، جایی که شهرت او به عنوان یک خیالباف و یک فرد عجیب و غریب آغاز شد. در سال 1919 اولین نمایشگاه هنری او در تئاتر شهرداری فیگرس برگزار شد.

 

دالی و سوررئالیسم

پس از مرگ مادرش بر اثر سرطان سینه در سال 1921، او به آکادمی سن فرناندو در مادرید رفت و در آنجا به شدت تحت تأثیر چندین جنبش مختلف هنری مانند متافیزیک و کوبیسم قرار گرفت. طولی نکشید که استعداد او به عنوان یک هنرمند و شیوه های پر زرق و برق و عجیب و غریب او توجه زیادی را به خود جلب کرد. دالی پس از اخراج از مدرسه به دلیل بی انضباطی، چندین سفر به پاریس داشت و در آنجا با روشنفکران و نقاشان مشهوری مانند پابلو پیکاسو و جوآن میرو ملاقات کرد. این دیدارها او را با جنبش سوررئالیستی آشنا کرد. از سال 1929 به بعد، دالی بسیاری از نقاشی های سورئالیستی را تولید کرد که اغلب به عنوان کلاژ رویاها و افکار ناخودآگاه او توصیف می شوند. او همچنین با لوئیس بونوئل کارگردان فیلم سورئالیست در ساخت دو فیلم کوتاه همکاری کرد.

دالی رسماً به گروه سوررئالیست پیوست و تا سال 1930 به عنوان یکی از چهره های بدنام در جنبش سوررئالیست شناخته می شد. معروف‌ترین نقاشی او، مسلماً معروف‌ترین نقاشی‌های سوررئالیستی، تداوم حافظه ، در سال 1931 تکمیل شد. این نقاشی مشهور جهانی که اغلب ساعت‌های نرم یا ساعت‌های ذوب شده نامیده می‌شود، نمونه بارز استعداد منحصر به فرد دالی به عنوان یک هنرمند بود. این هنرمند به طور منظم با سایر اعضای جنبش سوررئالیست همکاری می کرد، اما نظرات آنها مرتباً در تضاد بود، هم در مورد موضوعات هنری و هم در مورد دیدگاه های سیاسی. این باعث شد تا دیگر اعضا شروع به بی اعتمادی به دالی کنند و او کم کم بیشتر و بیشتر به حاشیه رفت. او کسی نبود که بتواند نظرات خود را تنظیم کند یا خود را نظم و انضباط دهد تا از این رویارویی ها دوری کند و شاید در خفا از ایجاد بحث و جدل لذت می برد، درست همانطور که در بقیه عمرش، از کودکی و محرومیت از مدرسه تا سال های آخر زندگی اش، لذت می برد. به عنوان یک هنرمند.

محصولات

آثار سالوادور دالی – دانلود 1449 نقاشی – با کیفیت خوب – دسته بندی شده

دانلود 1292 نقاشی پیکاسو، با کیفیت، دسته بندی شده

دانلود 1930 نقاشی ون گوگ، دسته بندی شده، با کیفیت

دالی جنبش کلاسیک

علیرغم ملاقات در سال 1929، تا سال 1934 بود که دالی با الهام بخش خود، النا ایوانورنا دیاکونوا، همچنین به عنوان “گالا”، ازدواج کرد. یک مهاجر روسی که ده سال از او بزرگتر بود، گالا به جنبه های تجاری، از جمله تمام مسائل حقوقی و مالی رسیدگی می کرد و نه تنها در زندگی، بلکه در هنر او نیز نقش برجسته ای داشت. علاوه بر استعداد او در نقاشی، او به عنوان فردی عجیب و غریب شناخته شد. پوشیدن لباس های عجیب و غریب و سبیل های پر زرق و برق تحت تأثیر یکی از قهرمانان خود، نقاش چیره دست اسپانیایی دیگو ولاسکز. در اواسط دهه 1930، او در حالی که یک محفظه شیشه ای روی سینه اش که حاوی یک سینه بند بود، به توپی که به افتخار او برگزار می شد، ظاهر شد.

رفتار جنجالی او شروع به تحت الشعاع قرار دادن استعداد باشکوه او به عنوان یک هنرمند شد و منتقدان بیشتر به اعمال ناسازگارانه او توجه کردند تا آثار هنری او. در سال 1934، “محاکمه” برگزار شد و دالی از گروه سوررئالیست اخراج شد. چندین نظریه حاکی از آن است که این امر عمدتاً به دلیل ماهیت مخرب او بود و برخی اشاره می‌کنند که دیدگاه‌های غیرسیاسی او به شدت مورد انتقاد قرار می‌گرفت. علیرغم اخراجش، او به تولید نقاشی‌های سورئالیستی با رتبه بالا مانند قوها در حال بازتاب فیل‌ها و مسخ نرگس ادامه داد که هر دو در سال 1937 تکمیل شدند. او در نمایشگاه‌های هنری سورئالیستی در دهه 1940 شرکت کرد.

جنبش کلاسیک دالی بین سال‌های 1942 و 1948 شکل گرفت. در تمام این دوره، دالی و گالا در ایالات متحده زندگی می‌کردند. در حالی که جنگ جهانی دوم اروپا را در بر گرفت، دالی به تولید آثار هنری نفس گیر ادامه داد و در سال 1941 نمایشگاه خود را در موزه متروپولیتن هنر مدرن نیویورک برگزار کرد. زندگی‌نامه او، تحت عنوان زندگی مخفی سالوادور دالی، در سال 1942 منتشر شد و تا آن زمان هنوز به‌عنوان مهم‌ترین نشریه زندگی او شناخته می‌شود. این تصویری صادقانه از دنیای خارق‌العاده‌ای بود که او در آن زندگی می‌کرد و بسیاری از جزئیات صرفاً آنچه را که بسیاری قبلاً درباره او باور داشتند تأیید می‌کرد. منابع مختلف در طول سال‌ها در مورد دالی مطالب زیادی گفته‌اند، و داشتن این گزارش مجاز از زندگی او برای مقایسه این نظرات تأیید نشده دیگر بسیار مفید است.

 

سالهای پایانی

سالوادور دالی پس از بازگشت به خانه در سال 1948 به همراه همسرش، پانزده سال بعد را صرف خلق 19 بوم نقاشی بزرگ کرد که شامل توهمات نوری، هندسه و تصاویر سوررئالیستی بود. معروف ترین این نقاشی ها The Toreador توهم زا و The Sacrament of the Last Supper بودند.. بین سال‌های 1960 تا 1974، دالی به ساخت موزه تئاتر در فیگرس کمک کرد، جایی که بسیاری از نقاشی‌های او هنوز هم در آن دیده می‌شوند. در سال 1980 به دلیل اختلال حرکتی که مانع از کار او شد از نقاشی بازنشسته شد و در سال 1982 گالا محبوبش درگذشت. دالی که در پی آتش سوزی خانه روی ویلچر محصور شده بود، چند سال اخیر خود را در انزوا نسبی سپری کرد. ناتوانی‌های جسمی حتی بزرگ‌ترین هنرمندان را نیز به چالش کشیده است، زیرا به یاد می‌آورند که ماتیس چگونه در سال‌های آخر عمرش روی برش‌هایش کار می‌کرد، و دالی همچنان به انجام هر کاری که می‌توانست ادامه می‌داد، زیرا سلامتش به آرامی در دهه 1980 بدتر شد.

دالی با نصب ضربان ساز در سال 1986، نتوانست مشکلات قلبی خود را از بین ببرد و دوباره در سال 1988 در بیمارستان بستری شد. در آنجا پادشاه خوان کارلوس، دوست و پیرو این هنرمند، از او دیدن کرد. او سرانجام در سال 1989 بر اثر نارسایی قلبی و مشکلات تنفسی درگذشت. در یک حرکت عجیب، او در سرداب زیر موزه-تئاتر خود در فیگرس مدفون می شود. پس از تأثیرات بین‌المللی او طی سال‌های متمادی، دیدن او در حالی که تنها چند صد متر از خانه اصلی خانواده‌اش دراز کشیده و همچنین درست در آن سوی جاده از جایی که غسل ​​تعمید و اولین عشای ربانی خود را دریافت کرد، جذاب است. اکنون تابلویی در کنار محل دفن او قرار دارد.

1904

سالوادور فیلیپه جاسینتو دالی ای دومنیک (Salvador Felipe Jacinto Dalí i Domènech) در 11 می در فیگورس اسپانیا به دنیا آمد.

1922

دالی در آکادمی سلطنتی هنرهای زیبای سان فرناندو در مادرید ثبت نام می کند.

با جنبش های آوانگاردتری مانند کوبیسم، دادائیسم و فوتوریسم آشنا می شود.

1925

دالی برای مدت کوتاهی توسط دیکتاتوری ریورا به دلیل اینکه فردی که «باعث ایجاد بی نظمی عمومی » است ، زندانی می شود.

در ماه مه، دالی یازده اثر را در یک نمایشگاه گروهی که توسط Sociedad Ibérica de Artistas تازه تأسیس در مادرید برگزار شد، به نمایش گذاشت.

اولین نمایشگاه انفرادی در بارسلونا در Galeries Dalmau

1926

دالی در پاریس با پابلو پیکاسو آشنا می شود.

او مدت کوتاهی قبل از امتحانات نهایی، آکادمی سلطنتی را ترک می کند.

1928

دالی برای 9 ماه خدمت سربازی به سن فرناندو فراخوانده می شود.

1928

اولین نقاشی دالی در ایالات متحده در مؤسسه کارنگی، پیتسبورگ، پنسیلوانیا به نمایش درآمد.

1929

دالی با همسر آینده اش گالا الوارد (Gala Éluard) آشنا می شود. او رسما به جنبش سوررئالیست می پیوندد.

با کارگردان لوئیس بونوئل در فیلم کوتاه سورئالیستی Un Chien Andalou همکاری می کند.

1930

دالی بار دیگر با بونوئل در فیلم کوتاه سورئالیستی L’Age d’Or همکاری می کند.

1931

دالی دو نمایشگاه مهم در گالری Pierre Colle در پاریس در ماه ژوئن دارد و دومی در همان گالری می تا ژوئن 1932.

1933

اولین نمایشگاه دالی در نیویورک، گالری جولین لوی، در نوامبر تا دسامبر،در این نمایشگاه بیست و شش اثر را به نمایش می گذارد.

1934

گالا و دالی در 30 ژانویه ازدواج می کنند.

دالی ابتدا از ایالات متحده بازدید می کند و توجه گسترده مطبوعاتها را به خود جلب می کند.

1936

دالی با لباس غواصی در نمایشگاه بین المللی سوررئالیست لندن سخنرانی می کند. دالی بعداً روی جلد مجله تایم ظاهر شد.

در دسامبر، دالی در نمایشگاه هنر خارق العاده، دادا، سوررئالیسم در موزه هنر مدرن نیویورک و نمایشگاه انفرادی در گالری جولین لوی نیویورک شرکت کرد.

مجسمه خرچنگ تلفن Lobster Telephone را به سفارش ادوارد جیمز، مجموعه دار هنری خلق می کند.

1937

مجسمه Mae West Lips Sofa را نیز به سفارش ادوارد جیمز می سازد.

1937

دالی با زیگموند فروید (Sigmund Freud) در لندن دیدن می کند. دالی به خانه کوکو (Coco Chanel) شانل در پاریس دعوت شده است.

رونمایی از مجسمه Rainy Taxi.

1939

دالی رویای زهره Dream of Venus را برای نمایشگاه جهانی 1936 ایجاد می کند، ترکیبی از هنر و اجرا که عمیقاً بر روند هنر در جهان تأثیر می گذارد.

سالوادر دالی به دلایل سیاسی از گروه سوررئالیست اخراج می شود.

1940

پس از اشغال پاریس توسط آلمان، خانواده‌های دالی به آمریکا فرار کردند تا هشت سال آینده زندگی کنند. او در ایالات متحده با چهره هایی مانند هیچکاک و دیزنی کار می کند.

1940-1941

روی پروژه‌های مختلف از جمله زندگی‌نامه و نقاشی‌های خود برای نمایشگاه آینده‌اش کار کرد.

1941

اولین نمایش بزرگ دالی در موزه هنر مدرن نیویورک برگزار می شود.

1942

زندگی‌نامه زندگی مخفی سالوادور دالی The Secret Life of Salvador Dalí منتشر شد.

1943

دالی با رینولدز مورس (Reynolds Morse) ملاقات می‌کنند، که اولین نقاشی دالی را به نام «بابا بلندهای عصر، امید Daddy Longlegs of the Evening » خریداری می‌کنند. مورس به دوستان ماندگار و فداکارترین کلکسیونرها در فروش آثار دالی تبدیل شد.

1944

دالی رمان Rostras Oscuras (چهره‌های پنهان) خود را منتشر می‌کند که در آن دسیسه‌های گروهی از اشراف عجیب و غریب را توصیف می‌کند که سبک زندگی اسراف‌آمیزشان نمادی از انحطاط دهه 1930 است.

1946

دالی با والت دیزنی و انیماتور جان هنچ در انیمیشن ناتمام Destino کار کرد.

1948

او و گالا پس از هشت سال اقامت در ایالات متحده برای اولین بار به اسپانیا بازگشتند. دالی هر زمستان به نیویورک بازمی گردد.

کتاب 50 راز کاردستی جادویی 50 Secrets of Magic Craftsmanship منتشر شد. این کتاب ترکیبی از توصیه های عملی در مورد نقاشی، و حکایات و مباحثات فلسفی بود.

1952

دالی در یک تور سخنرانی در آمریکا در مورد "عرفان هسته ای nuclear mysticism " می رود، نظریه جدید او در مورد هنر که ترکیبی از دین، ریاضی، علم و فرهنگ کاتالونیایی در تلاش برای احیای ارزش ها و تکنیک های کلاسیک است. دالی دوباره یک سلبریتی آمریکایی می شود.

1958

دالی و گالا در 8 آگوست در یک مراسم مذهبی در خیرونا اسپانیا ازدواج کردند.

1974

موزه دالی، تئاتر-موزه دالی، در فیگورس، اسپانیا، در 28 سپتامبر افتتاح می‌شود.

1982

موزه دالی در سن پترزبورگ فلوریدا در 7 مارس افتتاح می شود.

گالا در 10 ژوئن در پوبول اسپانیا می میرد.

خوان کارلوس پادشاه اسپانیا لقب مارکیز پوبول را به دالی اعطا می کند.

1983

نقاشی The Swallow’s Tail در ماه مه نمایش داده می شود.

1988

دالی در ماه نوامبر به دلیل نارسایی قلبی در بیمارستان بستری می شود. بعداً، در ماه دسامبر، پادشاه خوان کارلوس او را در بیمارستان ملاقات می کند. در آن زمان، دالی آخرین نقاشی خود را با عنوان رئیس اروپا Head of Europa به پادشاه داد.

1989

دالی بر اثر نارسایی قلبی در 23 ژانویه در اسپانیا درگذشت. او در زیر گنبد ژئودزیک در تئاتر-موزه دالی دفن شده است.

فاشیسم و طراحی

در اواخر دهه 1930، دالی تحت تأثیر رافائل، نقاش دوره رنسانس، به نقاشی با سبکی آکادمیک تر روی آورد. نظرات سیاسی دوگانه او در طول ظهور فاشیسم، همکاران سوررئالیست او را از خود دور کرد و او در نهایت از گروه اخراج شد. پس از آن، او بیشتر وقت خود را صرف طراحی دکورهای تئاتر، دکوراسیون داخلی مغازه‌های مد روز، و جواهرات و همچنین نمایش نبوغ خود برای شیرین کاری‌های پر زرق و برق تبلیغاتی در ایالات متحده کرد، جایی که از سال 1940 تا 1955 در آنجا زندگی کرد. در سال 1970، دالی آثار بسیاری را با مضامین مذهبی نقاشی کرد، اگرچه او همچنان به کشف موضوعات وابسته به عشق شهوانی، نمایش خاطرات دوران کودکی و استفاده از مضامینی با محوریت همسرش، گالا، ادامه داد. با وجود دستاوردهای فنی، نقاشی های بعدی دالی به اندازه آثار قبلی اش مورد توجه قرار نمی گیرند. جالب ترین و آشکارترین کتاب دالی، زندگی مخفی سالوادور دالی (1942) است.

هیچ ترسی از کمال نداشته باشید – هرگز به آن نخواهید رسید.

سالوادور دالی

.Have no fear of perfection – you’ll never reach it

Salvador Dali

سالوادور دالی / Salvador Dali


تنها تفاوت من با یک دیوانه این است که من دیوانه نیستم.

.The only difference between me and a madman is that I’m not mad


سوررئالیسم ویرانگر است، اما فقط آنچه را که به نظرش محدودکننده دید ما می‌پندارد، از بین می‌برد.

.Surrealism is destructive, but it destroys only what it considers to be shackles limiting our vision


اولین مردی که گونه های یک زن جوان را با گل رز مقایسه کرد آشکارا یک شاعر بود. اولین کسی که آن را تکرار کرد احتمالاً یک احمق بود.

.There are some days when I think I’m going to die from an overdose of satisfaction


چند روزی است که فکر می کنم از رضایت بیش از حد می میرم.

.There are some days when I think I’m going to die from an overdose of satisfaction


جنگ‌ها هرگز به کسی آسیب نرسانده‌اند، جز افرادی که می‌میرند.

.Wars have never hurt anybody except the people who die


اجازه دهید دشمنان من یکدیگر را ببلعند.

.Let my enemies devour each other


مرا ببر، من دارو هستم. مرا ببر، من توهم زا هستم.

.Take me, I am the drug; take me, I am hallucinogenic


برای به دست آوردن احترامی رو به رشد و پایدار در جامعه، خوب است، اگر استعداد بالایی دارید، در اوایل جوانی، لگد بسیار سختی به ساق پای راست جامعه ای که دوست دارید بزنید. پس از آن، یک اسنوب باشید.

In order to acquire a growing and lasting respect in society, it is a good thing, if you possess great talent, to give, early in your youth, a very hard kick to the right shin of the society that you love. After that, be a snob.


به فکر مدرن بودن نباشید. متأسفانه این تنها چیزی است که هر کاری که انجام می دهید نمی توانید از آن اجتناب کنید.

.Don’t bother about being modern. Unfortunately it is the one thing that, whatever you do, you cannot avoid


هوش بدون جاه طلبی پرنده ای است بدون بال.

.Intelligence without ambition is a bird without wings


نقاشی صداقت هنر است. هیچ امکان تقلب وجود دارد. این یا خوب است یا بد.

.Drawing is the honesty of the art. There is no possibility of cheating. It is either good or bad


کسانی که نمی خواهند چیزی را تقلید کنند، چیزی تولید نمی کنند.

.Those who do not want to imitate anything, produce nothing


دماسنج موفقیت صرفا حسادت بد محتوایی است.

.The thermometer of success is merely the jealousy of the malcontents


تفاوت بین خاطرات دروغین و خاطرات واقعی مانند جواهرات است: همیشه این خاطرات دروغین واقعی ترین و درخشان ترین به نظر می رسند.

The difference between false memories and true ones is the same as for jewels: it is always the false ones that look the most real, the most brilliant.


نقاشی بخش بی نهایت دقیقه از شخصیت من است.

.Painting is an infinitely minute part of my personality


من یک پرتره نمی کشم تا شبیه سوژه شود، بلکه فرد رشد می کند تا شبیه پرتره خود شود.

.I do not paint a portrait to look like the subject, rather does the person grow to look like his portrait


در شش سالگی می خواستم آشپز شوم. در هفت سالگی می خواستم ناپلئون باشم. و جاه طلبی من از آن زمان به طور پیوسته در حال رشد است.

At the age of six I wanted to be a cook. At seven I wanted to be Napoleon. And my ambition has been growing steadily ever since.


دوست داشتن پول آنطور که من آن را دوست دارم، چیزی کمتر از عرفان ندارد. پول افتخار است.

.Liking money like I like it, is nothing less than mysticism. Money is a glory


برای انسان چه دستگاه تلویزیونی است که فقط باید چشمانش را ببندد تا دست نیافتنی ترین مناطق دیده شده و هرگز دیده نشده را ببیند، که فقط باید تصور کند تا دیوارها را سوراخ کند و تمام بغدادهای سیاره ای رویاهایش را به تصویر بکشد. برخاستن از گرد و غبار.

What is a television apparatus to man, who has only to shut his eyes to see the most inaccessible regions of the seen and the never seen, who has only to imagine in order to pierce through walls and cause all the planetary Baghdads of his dreams to rise from the dust.


این طعم خوب و به تنهایی طعم خوب است که قدرت استریل کردن را دارد و همیشه اولین نقص برای هر عملکرد خلاقانه است.

It is good taste, and good taste alone, that possesses the power to sterilize and is always the first handicap to any creative functioning.


ما باید همیشه به یاد داشته باشیم که انقلاب چین یک انقلاب دهقانی نبود، بلکه یکی از راست افراطی بود.

We must always remember that the Chinese revolution was not a peasant’s revolution, but one of the extreme Right.


به جای تلاش سرسختانه برای استفاده از سوررئالیسم برای اهداف براندازی، لازم است سعی کنیم از سوررئالیسم چیزی به اندازه آثار موزه ها محکم، کامل و کلاسیک بسازیم. .

Instead of stubbornly attempting to use surrealism for purposes of subversion, it is necessary to try to make of surrealism something as solid, complete and classic as the works of museums.


من مواد مخدر نمیکنم من مواد مخدر هستم.

.I don’t do drugs. I am drugs


بین من و دیوانه فقط یک تفاوت وجود دارد. دیوانه فکر می کند عاقل است. می دانم که دیوانه هستم.

.There is only one difference between a madman and me. The madman thinks he is sane. I know I am mad


اشتباهات تقریباً همیشه ماهیتی مقدس دارند. هرگز سعی نکنید آنها را اصلاح کنید. برعکس: آنها را منطقی کنید، آنها را به طور کامل درک کنید. پس از آن، امکان تصعید آنها برای شما وجود خواهد داشت.

Mistakes are almost always of a sacred nature. Never try to correct them. On the contrary: rationalize them, understand them thoroughly. After that, it will be possible for you to sublimate them.


راز تأثیر من همیشه این بوده است که مخفی مانده است.

.The secret of my influence has always been that it remained secret


هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم، دوباره لذتی عالی را تجربه می کنم – لذت سالوادور دالی بودن.

.Each morning when I awake, I experience again a supreme pleasure – that of being Salvador Dali


من فکر دالینی دارم: تنها چیزی که دنیا هرگز از آن سیر نخواهد شد، ظالمانه بودن است.

.I have Dalinian thought: the one thing the world will never have enough of is the outrageous


زیبایی وحشتناک و خوراکی معماری آرت نوو.

.The terrifying and edible beauty of Art Nouveau architecture


همه ما گرسنه و تشنه تصاویر عینی هستیم. هنر انتزاعی برای یک چیز خوب بوده است: بازگرداندن بکارت دقیق خود به هنر فیگوراتیو.

We are all hungry and thirsty for concrete images. Abstract art will have been good for one thing: to restore its exact virginity to figurative art.


زشتی را روی زانویم نشستم و تقریباً بلافاصله از آن خسته شدم.

.I seated ugliness on my knee, and almost immediately grew tired of it


هنر پیشرو می تواند به افراد کمک کند تا نه تنها در مورد نیروهای عینی موجود در جامعه ای که در آن زندگی می کنند، بلکه در مورد شخصیت شدید  نیز بیاموزند.

از زندگی درونی آنها در نهایت، می تواند مردم را به سمت رهایی اجتماعی سوق دهد.

Progressive art can assist people to learn not only about the objective forces at work in the society in which they live, but also about the intensely social character

of their interior lives. Ultimately, it can propel people toward social emancipation.

ویدیوهای مرتبط

پخش ویدیو

مصاحبه معروف دالی که در آن عنوان می کند من نقاش خوبی نیستم

پخش ویدیو

در این ویدئو سالوادر دالی در اجرای کنسرت گروه موسیقی به صورت زنده نقاشی میکشد

پخش ویدیو

این کلیپ ده دقیقه ای از نمایش بازی معروف دهه 1950 گرفته شده است و کاملاً سورئال است.: مهمان ویژه این مراسم سالوادور دالی است.

پخش ویدیو

سالوادر دالی به همراه خبرنگاران به باغ وحش رفته و کرگدنی را می کشد

پخش ویدیو

سالوادر دالی در این ویدئو سخنرانی جالبی می کند

پخش ویدیو

یک فیلم دو دقیقه ای از علاقه های سالوادر دالی

پخش ویدیو

مستندی درباره دالی

پخش ویدیو

مصاحبه 1958 با سالوادر دالی

پخش ویدیو

مصاحبه شبکه فرانسوی با سالوادر دالی

پخش ویدیو

مصاحبه با سالوادر دالی

پخش ویدیو

صحبت سالوادر دالی درباه یکی از اینستالیشن هایش

پخش ویدیو

مصاحبه با سالوادر دالی

پخش ویدیو

مصاحبه 1971 با سالوادر دالی

پخش ویدیو

حضور دالی در یک اجرا

پخش ویدیو

مصاحبه با سالوادر دالی

پخش ویدیو

مصاحبه با دالی با صحبت درباره پیکاسو

پخش ویدیو

مصاحبه فرانسوی با دالی

پخش ویدیو

مصاحبه با دالی

پخش ویدیو

گفتگو با دالی پارت 1

پخش ویدیو

گفتگو با دالی پارت 2

پخش ویدیو

حضور متفاوت دالی در برنامه تلوزیونی

پخش ویدیو

مصاحبه دالی با BBC

پخش ویدیو

مصاحبه شبکه فرانسوی با دالی

پخش ویدیو

سالوادر دالی و همسرش گالا

پخش ویدیو

خانواده دالی

پخش ویدیو

مصاحبه 1967 دالی

پخش ویدیو

ویدیوی اول

پخش ویدیو

ویدیوی دوم

دیگر هنرمندان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *