سورئالیسم
سورئالیسم یا جنبش سورئالیسم از بسیاری جهات، از خاکستر جنگ جهانی اول متولد شد.
مقیاس و وسعت “جنگ بزرگ” شکل اروپا و طرز تفکر ساکنان آن را برای همیشه تغییر داد.
سورئالیسم و جنگ جهانی اول
با پایان جنگ، پاریس تبدیل به محل اجتماع هنرمندان و نویسندگانی شد که در طول جنگ در اروپا و آمریکا پراکنده شده بودند.
از طرفی دادا بر اثر اختلاف و هرج و مرج شکوفا شده بود و شروع به تجزیه و جناح بندی کرد.
در همین شرایط آندره برتون André Breton (1896–1966) به عنوان رهبر جنبش هنری سورئالیسم ظاهر شد و تمرکز دادا را از عشق به هرج و مرج، منفی گرایی و مزخرفات دور کرد و به سمت فعالیت های فکری سوق داد.
شروع سورئالیسم و آندره برتون
جنگ جهانی اول در اروپا در جریان بود و برتون به عنوان پرستار در بیمارستان نظامی مشغول به کار شد.
وحشت جنگ، تأثیر عمیقی بر برتون گذاشت و او اولین شعرهای خود را در آنجا نوشت.
او همچنین با گیوم آپولینر و ژاک واچه آشنا شد.
هر دو به دلیل جراحات جنگی در بیمارستان بستری شده بودند.
آپولینر یک شاعر آوانگارد فرانسوی بود که کلمه “سوررئالیست” را در نمایشنامه خود که در سال 1917 اجرا شد ابداع کرده بود.
با این حال، آندره برتون، سوررئالیسم را به عنوان یک جنبش هنری در مانیفست سوررئالیستی خود در سال 1924 معرفی کرد.
تعریف آندره برتون از سورئالیسم
سوررئالیسم «اتوماتیسم روانی در حالت ناب خود هست، که به وسیله آن پیشنهاد میشود کارکرد واقعی اندیشه را به صورت شفاهی، نوشتاری یا هر شیوهای دیگر بیان کند. در غیاب هرگونه کنترل اعمال شده توسط عقل، معاف از هر دغدغه زیبایی شناختی یا اخلاقی»
انواع سورئالیسم
با توجه به تنوع مدیا ها و تنوع سبک ها می توان بی نهایت دسته بندی برای سورئالیسم بوجود آورد که البته مفید نیست.
در اینجا دو دسته بندی ارائه می شود.
- در یک قطب، که در خالص ترین حالت آن آثار ژان آرپ است ، بیننده با تصاویری مواجه می شود، معمولاً بیومورفیک، که تلقین کننده اما نامشخص هستند.
همانطور که ذهن بیننده با تصویر تحریکآمیز کار میکند، تداعیهای ناخودآگاه آزاد میشوند و تخیل خلاق خود را در یک فرآیند تحقیقاتی کاملاً باز نشان میدهد.
ماکس ارنست، هنرمند آلمانی، آندره ماسون، نقاش فرانسوی و میرو نیز کم و بیش از این رویکرد پیروی میکردند.
این گونه ، سوررئالیسم ارگانیک، نمادین یا مطلق نامیده میشود.
- در قطب دیگر، بیننده با جهانی مواجه میشود که کاملاً تعریف شده و دقیق به تصویر کشیده میشود، اما هیچ معنای منطقی ندارد.
تصاویر کاملاً قابل تشخیص و نقاشیشده بهطور واقعی از بافتهای عادی خود حذف میشوند و در چارچوبی مبهم، متناقض یا تکاندهنده گرد می آیند.
بهترین شکل این رویکرد توسط هنرمند بلژیکی رنه ماگریت انجام شده است.
سورئالیسم و فروید
جنبش سورئالیسم از روانکاوی فروید الهام بسیاری گرفت که توسط زیگموند فروید برای درمان اختلالات روانی ایجاد شد.
مجموعه ای از نظریه ها و تکنیک ها برای کاوش در ضمیر ناخودآگاه ایجاد شد.
هدف آن روشن کردن علل عادات روانی غیرعادی و ناسالم بود.
آندره برتون برای اولین بار در سال 1921 با فروید ملاقات کرد و در سال 1924 بنیانگذار سوررئالیسم شد.
برتون در اولین مانیفست سوررئالیستی خود از روانکاوی به عنوان دروازه ای برای بازگرداندن هویت هنری فرد، رهایی از یکسانی و عادی بودن اجتماعی نام برد.
روش های کاری سورئالیست ها
هنرمندان خلاق سورئالیست تعداد زیادی روشِ تولید اثر هنری معرفی کردند که معروفترین آنها را در زیر بیان می کنیم :
- فروتاژ : مالیدن با گرافیت بر روی چوب یا سایر مواد دارای سطح برجسته
- گراتاژ : خراش دادن بوم
- exquisite corpse : که در آن هنرمند بخشی از بدن انسان (مثلاً یک سر) را میکشد.
کاغذ را برای مخفی کردن سهم خود تا می کند، و آن را به هنرمند بعدی منتقل می کند، که قسمت بعدی را اضافه می کند (شاید یک نیم تنه)، و به همین ترتیب، تا زمانی که یک ترکیب جمعی کامل شود.
- اشیاء یافت شده found objects : برای ایجاد مجموعههایی استفاده میکردند که موارد آشنا را در ترکیبهای ناآشنا نشان میدادند.
- دکالکومانیا decalcomania : هنرمندان رنگ را روی کاغذ میپاشند، سپس سطح را میمالند تا الگوهایی ایجاد کنند.
- بولتیسم bulletism : پرتاب جوهر بر روی سطح.
- اکلابوسور éclaboussure : پاشیدن مایع بر روی سطح رنگ شده.