طرح مسئله درباره جنبش هنری امپرسیونیسم
امپرسیونیسم، یا همان جنبش امپرسیونیسم، از 8 موضوع تاثیرگذار، بوجود آمده است.
تولید محتوا درباره جنبش هنری امپرسیونیسم کار ساده ای نیست.چون تعداد زیادی از سایت های خارجی با این کلمه کلیدی تولید محتوا کرده اند و مطالب ترجمه و در سایت های فارسی قرار داده شده.
شما می توانید با جستجوی ساده عبارت «امپرسیونیسم» آنها را مطالعه کنید و یا در صورت کنجکاوی زیاد به سایت www.impressionists.org مراجعه و به صورت جزئی با جنبش هنری امپرسیونیسم آشنا شوید.
لیکن در این متن، هدف، ایجاد درکی در مخاطبان عزیز سینآرت می باشد که بتوانند موقعیت این مهمترین جنبش هنری کل هنر معاصر را بشناسند. این روش می تواند، باعث ایجاد درک برای شناخت دیگر مکاتب نیز شود.
موضوعات تاثیر گذار در بوجود آمدن جنبش هنری امپرسیونیسم
1- تکنولوژی ساخت رنگ دانه ها
همانند دیگر صنایع، صنعت تولید رنگ نیز در نیمه دوم قرن نوزده، دستخوش تغییرات زیادی شد.
این موضوع مهم در تاریخ نقاشی عنوان مقاله ایست که در آینده ای نزدیک در سایت سینآرت بارگذاری می شود و شما می توانید با دنبال کردن فعالیت های ما در محیط های مجازی از تاریخ انتشار آن مطلع گردید.
پس اولین موضوع اینکه دست هنرمندان برای استفاده از رنگ ها به مراتب باز تر شده است.
2- اختراع عکاسی
3- تعدد مسیر های راه آهن
ناپلئون سوم به راه آهن علاقه زیادی داشت و در طول پادشاهی او تا سال 1867 شش شرکت بزرگ شبکههایی را کنترل میکردند که مجموعاً 16000 کیلومتر را شامل میشد.
و تا سال 1871 بیش از 23000 کیلومتر خط ریلی را در بر گرفتند.با خواندن متون باقی مانده و گفتگو های انجام شده با هنرمندان شروع کننده امپرسیونیسم می توانیم به اهمیت تسهیل سفر و تاثیر تجربه یرعت حین سفر بر هنرمندان پی ببریم.
از طرفی، امپرسیونیست ها اولین گروه از هنرمندانی بودند که نقاشی ” Plein Air” (نقاشی بیرون) را پذیرفتند. این تا حدی به دلیل امکان حمل رنگ در بسته های کوچک و آماده بود که برای اولین بار هنرمندان را قادر می ساخت که تمام تجهیزات استودیویی خود را در یک جعبه حمل کنند.
طبیعت خارج از پاریس موضوع محبوب امپرسیونیست ها، به ویژه مونه و آگوست رنوار بود. تعدادی از آنها برای بخشی یا تمام سال در نقاط متفاوتی از کشور فارانسه زندگی می کردند.
خطوط راهآهن جدیدی که از شهر خارج میشدند، سفر را چنان راحت کرده بودند که پاریسیها عملاً هر آخر هفته به حومه شهر سرازیر میشوند.
در حالی که برخی از امپرسیونیستها، مانند پیسارو، بر زندگی روزمره روستاییان محلی در پونتوا تمرکز داشتند، اکثر آنها ترجیح میدادند تفریحات روستایی مسافران را به تصویر بکشند.
مونه بهویژه بر مدرنسازی منظره از طریق راهآهن و کارخانهها تأکید میکرد، نشانههایی از صنعتیسازی متجاوزانه که برای هنرمندان باربیزون نسل قبل نامناسب به نظر میرسید.
4- تکثر سالن ها (نمایشگاه های ارائه آثار هنرهای تجسمی)
بیشتر سالن های معروف پاریس تاسیس 1850 تا 1865 هستند و خوراک و منبع درآمد این سالن ها طبیعتا می بایست اثر هنری می بود.
5- شهرداری پاریس
شاید مکان اصلی مدرنیته در اواخر قرن نوزدهم خود شهر پاریس بود که بین سالهای 1853 و 1870 در زمان امپراتور ناپلئون سوم بازسازی شد. بخشدار معروف آن زمان پاریس، بارون هاوسمان، ساختمان های قدیمی را تخریب کرد تا فضای بازتری برای شهری تمیزتر و امن تر ایجاد کند.
6- جنگ فرانسه و پروس
پروسی ها در سال های 1870 و 1871 برای بوجود آودن امپراتوری آلمان و تضعیف فرانسه با ناپلئون سوم وارد جنگ شدند و پاریس را تا کاخ ورسای درنوردیدند.ظاهر شهر پاریس را بعد از توافق ناپلئون سوم با ویلهلم اول تصور کنید .شهر جنگ زده و ویرانی که در سال های بعد به سرعت در حال ساخت و ساز است .کارگران مشغول کارند و چهره ی شهر هر روز در حال تغییر است.
7- فقر هنرمندان پاریسی
بیشتر امپرسیونیست ها هنر را در مدارس معمولی آموزش دیده بودند، اما از قوانینی که معلمانشان به آنها گفته بودند دوری کردند.
برخی از هنرمندان مانند Degas و Caillebotte درآمد مستقلی داشتند، اما برخی دیگر مانند Monet و Renoir مجبور بودند از هنر خود درآمد کسب کنند یا به معنای واقعی کلمه غذایی برای خوردن نداشتند (یا در طبیعت بی جان نقاشی می کردند).
خوشبختانه، هنرمندان ثروتمند اغلب به فقیرترها کمک میکردند، نقاشیهایشان را میخریدند و حتی گاهی کرایهشان را میپرداختند.
همچنین تعداد کمی از مجموعه داران مانند ویکتور شوکت (1821-1891) و دکتر پل گشه (1828-1909) وجود داشتند که این نگاه را داشتند که ببینند این آثار ارزش فرهنگی فوق العاده ای دارند، اگر نه در آن زمان، حداقل. در مقطعی در آینده و زمان ثابت کرد حق داشتند.
این یکی از طنزهای بزرگ هنر امپرسیونیستی است که نقاشیهایی که امروزه به قیمت دهها میلیون دلار به فروش میرسند، اغلب توسط هنرمندانی خلق شدهاند که حتی قادر به پرداخت هزینه برای رنگها و بومهای نقاشی نبودند.
8- او کی یو ئه (چاپ های چوبی ژاپنی)
طرحهای جسورانه چاپهای چوبی ژاپنی که در آن زمان در فرانسه رایج بود، تأثیر دیگری بر امپرسیونیستها داشت. انتخاب شده برای پیروی از برخی از ریشه در سنت است. ساخته های استادان Ukiyo-e مانند هوکوسای و هیروشیگه به امپرسیونیست ها این اعتماد به نفس را، البته از فرهنگ دیگری، برای پیشبرد ایده های جدیدشان ارائه کرد.
همزمان روی آسمان، آب، شاخه ها و زمین کار کنید، همه چیز را به طور مساوی پیش ببرید… از رنگ آمیزی نترسید…
سخاوتمندانه و بدون تردید نقاشی کنید، زیرا بهترین کار این است که اولین تصویر را از دست ندهید…
Camille Pissarro
امپرسیونیست ها مجبور بودند به سرعت نقاشی کنند تا جو یک زمان خاص از روز یا تأثیرات شرایط آب و هوایی مختلف بر روی منظره را به تصویر بکشند.
سرعت تکنیک نقاشی امپرسیونیست ها آنها را وادار کرد تا خط و جزئیات دقیق را فدای اثر جوی کنند.به صورت عجیبی تعداد آثار باقی مانده از هنرمندان امپرسیونیست ها زیاد است.
در انتهای این متن لیست هنرمندان و آثار موجود از آنها در بانک آثار سینآرت درج شده است.در اینجا برای نمونه تعدادی از هنرمندان و تعداد آثار موجودشان درج می گردد :
پیسارو(Camille Pissarro) 889 اثر هنری
دگا (Edgar Degas) 626 اثر هنری
آگوست رنوآر(Pierre-Auguste Renoir) 1412 اثر هنری
فقر موجبات خروج هنرمندان از آتلیه ها را ایجاد کرده بوده. سالن ها از هنرمندان جدید استقبال می کردند به نحوی که علارقم توهین معروف منتقدان به اثر کلود مونه ، امپرسیونیست ها 8 نمایشگاه معروف بین المللی در 12 سال برگذار کردند.
امپرسیونیست هایی مانند پیسارو و گوستاو کایلبوت با اشتیاق، شهر بازسازی شده را نقاشی کردند و از سبک جدید خود برای به تصویر کشیدن بلوارهای وسیع، باغ های عمومی و ساختمان های بزرگ آن استفاده کردند.
در حالی که برخی بر روی مناظر شهری تمرکز کردند، برخی دیگر توجه خود را به ساکنان شهر معطوف کردند.
انفجار جمعیت پاریس پس از جنگ فرانسه و پروس، حجم عظیمی از مواد را برای صحنههای زندگی شهری به آنها داد. مشخصه این صحنه ها اختلاف و اختلاط طبقات اجتماعی بود که در محیط های عمومی اتفاق می افتاد.
دگا و کایلبوت بر افراد شاغل، از جمله خوانندگان و رقصندگان، و همچنین کارگران تمرکز کردند. دیگران، از جمله برت موریسو و مری کاسات، طبقات ممتاز را به تصویر کشیدند.
امپرسیونیسم” به عنوان یک اصطلاح محدودیت های خود را دارد.
این که دقیقاً چه زمانی، چه سبکی و چه کسی این اصطلاح را میتوان به کار برد، بسیار مورد بحث محققان هنر است. هنرمندانی که امپرسیونیست نامیده می شوند اغلب کاملاً متفاوت بودند.
به عنوان مثال، نقاشانی مانند پیر آگوست رنوار (1841-1919)، ادگار دگا (1834-1917)، ادوارد مانه (1832-83)، و گوستاو کایلبوت (1848-1896)، اغلب به فرم و ترکیب بندی و استفاده از آنها علاقه مند بودند. ضربه های قلم مو کمتر قابل مشاهده است.
این برخلاف جلوههای مهآلود هنرمندانی مانند مونه، آلفرد سیسلی (1839-1899)، کامیل پیسارو (1830-1903)، و پل سزان (1839-1906) است. همه هنرمندان میتوانستند به شیوهای امپرسیونیم نقاشی کنند، همانطور که در آثار قبلیشان نشان داده شده است، اما برخی قطعاً «امپرسیونیستتر» از دیگران بودند!
افول این جنبش هنری :
به دلیل پراکندگی سبک و فلسفی گروه، و به دلیل نیاز به درآمد مطمئن، برخی از اعضای اصلی مانند مونه و رنوار در مکانهایی که آثارشان بیشتر به فروش میرسید به نمایش گذاشتند که البته مورد انتقاد جوانتر ها قرار گرفت که غم نان را نمی دانستند.
در هر صورت تضاد های بوجود آمده در آرا نقاشان و البته میل سالن دار ها برای تکثر این جنبش موجبات افول این جنبش هنری را ایجاد کرد.
در واقع، به نظر می رسد که طول عمر امپرسیونیسم به اندازه جلوه های نوری که می خواست ثبت کند، زودگذر است.
با این حال، امپرسیونیسم جنبشی با پیامدهای ماندگار بود، زیرا استقبال از مدرنیته آن را به سکوی پرشی برای هنر آوانگارد بعدی در اروپا تبدیل کرد و به صوت مسلم بر بوجود آمدن تاثیرات شگرفی داشت.
به عنوان مثال کامیل پیسارو نقاشی است که او را بنیانگذار دریافتگری (امپرسیونیسم) میدانند.
شما در همین سایت می توانید تاثیرات امپرسیونیسم را بر جنبش هایی مانند اکسپرسیونیسم، نئو امپرسیونیسم و پست امپرسیونیسم مطالعه بفرمایید.