كانستراكتيويسم/Constructivism

كانستراكتيويسم/Constructivism

نقل قول

کانستراکتیویسم/سازه گرایی/ساختگرایی/Constructivism

 

کانستراکتیویسم و کمونیسم

از مهمترین تاثیرات جنگ جهانی اول، وقوع انقلاب اکتبر روسیه بود. این انقلاب، به رسمیت شناختن کمونیسم در جهان را در پی داشت. از این رو برای بسیاری از هنرمندان ساکن روسیه همراهی یا عدم همراهی با حذب کمونیست مورد سوال قرار گرفت. آنهایی که در روسیه ماندند باید با شرایط جدید خودشان را وفق می دادند. این شرایط جدید، جنبشی را تولید کرد که بر روی ظاهر روسیه تا روی کارآمدن استالین، مهمترین تاثیر را گذاشت.

هنر باید الزاما نیاز های پرولتاریا را مرتفع کند. هنرمند باید مردم باشد و مردم نیز کارگر بودند. هنرمندی که افتخار کارگر بودن را داشته باشد را مهندس خطاب کردند. به صورت کامل به هنرمندِ کارگر، “مهندسِ هنر” یا “مهندس هنرمند” گفته شد. هنرمندان جنبش کانستراکتیویسم، علاقه مند به خلق آثاری بودند که در خدمت توده مردم باشد. آنها تلاش کردند تا بیان کمونیستی ساخت مصالح را بیابند. هنرمند ساخت‌گرا پس از تبدیل شدن به تولید کننده، این ایده را ترویج کرد که تولید صنعتی باید مستقیماً نیازهای پرولتاریا را برطرف کند.

هنرمند روسی، الکسی گان (Aleksei Gan) در سال 1922 مانیفستی نوشت که با این کلمات آغاز شد: “ما جنگ سازش ناپذیر علیه هنر اعلام می کنیم!” الکسی گان، ولادیمیر تاتلین (Vladimir Tatlin) و الکساندر رودچنکو (Alexander Rodchenko) از بنیانگذاران کنستراکتیویسم در نظر گرفته می شوند.

کانستراکتیویسم واستفاده از عبارت «ساختن» بجای خلق و کشف

هنرمندان ساخت گرا بر ارجح بودن “ساختن” و علم بر “بیان هنری” تأکید داشتند. سازه‌گرایی (ساختگرایی) به وسعت معماری، طراحی، مد و اشیاء تولید انبوه رسید. به عنوان مثال، ساخت و ساز بر دغدغه های نقاشی کلاسیک مانند ترکیب بندی ارجح بود. مجسمه‌سازان روسی آنتوان پفسنر (Antoine Pevsner) و نئوم گابو (Naum Gabo) که به دلیل جنگ جهانی اول از روسیه خارج شده بودند، به تاتلین و پیروانش در مسکو پیوستند و پس از انتشار مانیفست مشترکشان در سال 1920، سخنگویان جنبش شدند.

نام “سازه گرایی” از این مانیفست، مشتق شده است. یکی از دستوراتی که در این مانیفست، گنجانده شده بود “ساختِ هنر” بود. اعضای جنبش به دلیل تحسین ماشین‌ها و فناوری، کارکردگرایی و مواد صنعتی مدرن مانند پلاستیک، فولاد و شیشه، مهندسان هنرمند نیز خوانده می‌شدند. “هنرِ ساخت‌گرا” بر تولید صنعتی متمرکز بود. سازه‌نگاران از اشکال هندسی و مواد ساده استفاده می‌کردند. زبان بصری آنها دارای فرم هایی بود که باید با ابزارهای مهندسی مانند قطب نما و خط کش ترسیم میشد.

در سال 1913، ولادیمیر تاتلین، هنرمند روسی، از استودیو پیکاسو بازدید کرد. چیزی که تاتلین در آنجا دید آزمایش های پیکاسو با اشیاء کلاژ شده (کاغذهای کاغذی) بود. این برخورد عمیقاً بر تاتلین تأثیر گذاشت. او تجربه کلاژ را آغاز کرد و کلاژهای انتزاعی و سه بعدی ساخته شده از فلز و چوب را ساخت و این آغاز کانستراکتیویسم بود. هنر قرار بود ساخته شود.

محصولات

دانلود 1061 اثر کنستراکتیویسم

دانلود 4470 اثر اینستالیشن

دانلود مجموعه آثار هنر معاصر اکراین (اینستالیشن ، عکاسی و نقاشی)

افول ساخت گرایی

سازه گرایی روسی در سراسر جهان به ویژه در آلمان، انگلستان و آمریکا گسترش یافت. این جنبش به عنوان نمادی از دوران مدرن در نظر گرفته میشود. با این حال، جنبش پس از مرگ لنین در سال 1924 به پایان رسید. تحت حکومت استالین، تولید صنعتی افزایش یافت و جنبش هنر مدرن جدید، رئالیسم سوسیالیستی، شکل گرفت. بر خلاف کانستراکتیویسم، این جنبش کاملاً طبیعت گرایانه بود. این جنبش هنری توسط مخالفان دولت محکوم شد، اما توسط نائوم گابو (Naum Gabo) و آنتوان پفسنر (Antoine Pevsner) به اروپا آورده شد و تأثیر عمده‌ای بر مجسمه‌سازی مدرن داشت.

دیگر نوشته های وبلاگ